پخش زنده
دانلود اپلیکیشن اندروید دانلود اپلیکیشن اندروید
English عربي
4358
-
الف
+

امین تارخ: بخش مهم زندگی هنری من بازی برای مخاطب میلیونی سیماست

«امین تارخ» در خصوص بازی در سریال «سفر سبز» با آی‌فیلم به گفت‌وگو پرداخت.

ایفای نقش شیخ حسن جوری در سریال «سربداران»، حضور در اثر ماندگار «بوعلی ‌سینا»، شخصیت جلال‌الدینِ فیلم «مادر»، حضور در نقش حسامِ فیلم «سارا» اثر ماندگار مهرجویی، حاج رضای «سفر سبز»، دکتر پژوهانِ سریال «اغما» وشوذبِ «معصومیت از دست رفته»... این‌ها تنها بخشی از کارنامه پربار بازیگری امین تارخ هنرمند خوشنام و برجسته سینما، تلویزیون و البته تئاتر کشورمان است.

جوان خوش سیمای دهه شصت و هفتاد که انتخاب اول کارگردانان مهم کشور بود. او که با درخشش مثال زدنی در سینما جایگاه بی بدیلی در هنر کشورمان به خود اختصاص داده، هیچگاه از تلویزیون و مخاطبان میلیونیاش فاصله نگرفت و در سالهایی که گذشت با ایفای نقشهای ماندگار در سریالهای مناسبتی در یاد و خاطر مردم باقی ماند.

بازپخش سریال «سفر سبز» از شبکه آی‎فیلم که در دوره خود پر مخاطب‌ترین و بهترین سریال تلویزیونی به انتخاب مردم بود بهانهای شد تا با امین تارخ که سالهاست علاوه بر هنرپیشگی، ردای استادی وتربیت بازیگران را بر تن کرده به گفت‌وگو بنشینیم.

سریال «سفر سبز» از معدود آثار مناسبتی است که در یک بستر مذهبی داستانی انسانی و عاشقانه را روایت می کند و البته از جمله تولیدات پربازیگر که هنوز با گذشت سالیان محبوب مخاطبان تلویزیون است. حضور شما در این مجموعه و همکاری با محمدحسین لطیفی چگونه رقم خورد؟

از اعماق قلبم این جمله را می گویم و باور دارم که کار کردن با محمدحسین لطیفی از افتخارات زندگی من است. در مجموعه‌ای با او همراه شدم که به جرات می توانم مهر ماندگاری به آن بزنم، مجموعهای که با گذشت زمان رنگ کهنه‎گی به خود نگرفته و نخواهد گرفت...

محمدحسین لطیفی چه ویژگیهایی دارد که حضور در این کار را افتخاری برای خود می دانید؟

لطیفی کارگردان خلاقی است. خوش ذوق و قصه پرداز. اساسا داستان و روایت را خوب می شناسد. آثارش خوش ریتم و خوش ساخت است. کاراکتر و شخصیت پرداز قهار و درستی است. از جمله کارگردانانی است که می داند چگونه بازیگر را هدایت کند، همیشه سرحال و قبراق است و به نظرم تا حد زیادی خستگی ناپذیر. کار کردن با او اتفاق خوبی است و من امیدوارم شانس همکاری دوباره با او نصیبم شود.

بازی شما در این مجموعه به نوعی راه رفتن بر لبه تیغ بود. به خصوص در سکانس پشت بام و مونولوگی که شِکوههای خود را با خدا در میان می گذارید، به زعم منتقدان بهترین سکانس این مجموعه همان بخش بود که با بازی شما و هدایت لطیفی به بهترین شکل انجام شد...

برای خودم هم چالشهای زیادی داشت. البته محمدحسین لطیفی معتقد است بهترین سکانس من بازی در مقابل حسن پورشیرازی در حسینیه است جایی که در مورد رباخواری صحبت می شود. اما در مورد آن سکانس پشت بام ما ساعتهای زیادی بحث کردیم. آنجا به نوعی معامله حاج رضا با خدا بود، یک معامله مهم و با اعتقاد کامل. در گفتوگوهایمان به این نتیجه رسیدم که اگر این سکانس درست درنیاید تبدیل به یک کار سفارشی و شعار زده می شود و تمام زحمات گروه برباد می رود. هنوز هم معتقدم اگر آن صحنه کامل شکل نمی گرفت ما بازی را باخته بودیم. فضاسازی خوبی شکل گرفت. چیدمان صحنه با دقت وتاکید برجزییات شکل گرفت. صدای عزاداری و مراسم به خوبی با آن فضا همراه شد. مونولوگ، حساب شده نوشته شد و انصافا بازی در این سکانس برای من سخت بود. به نوعی یقه گیری رضا با خداوند بود و حس دلشکستگی از سرنوشت دختر مسیحی، اما در نهایت این کاراکتر به دلیل اعتقاد قلبی تسلیم رضای پروردگار می شود. جمع کردن تمام این حسها کار دشواری است اما خوشحالم که این سکانس به خوبی ساخته شد و مخاطب هم ما را باور کرد.

در این سالها کارهای مناسبتی کم ساخته نشده اما چرا این میان کارهایی مثل «سفر سبز» هنوز برای بیننده تلویزیون طراوت و تازگی دارد؟

بله، ما هم این روزها از این دست سوالات به کرات از خودمان می پرسیم و پاسخ قانع کنندهای دریافت نمی کنیم. به نظرم مهمترین دلیل این است که سرعت زندگی در جهان فعلی بر تمام امور ما تاثیر گذاشته است. روزگاری نه چندان دور در صداوسیما آثاری مثل «سفر سبز» و «معصومیت از دست رفته» و... ساخته شد چون برای فیلمنامه و نوشتن داستان وقت و دقت صرف می شد. بهترین‌ها کنار هم جمع می شدند و کارگردان دستش برای ساخت باز بود. اما در حال حاضر نوعی سهل انگاری و بی دقتی در ساخت مجموعههای تلویزیونی حاکم شده؛ نه برای نوشتن فیلمنامه دقت و وقت کافی صرف می شود و نه برای ساخت سریال زمان کافی لحاظ می شود.

تربیت و پرورش بازیگر از دغدغههای همیشگی شما بوده و بخش مهمی از وقت شما را به خود اختصاص داده، چه عاملی باعث شد که با وجود این همه دانشکده و مرکز آموزش عالی کلاسهای بازیگری دایر کنید؟

من دانشآموخته مکتب سمندریان، حاتمی وخیلی بزرگان دیگر هستم. همان بزرگانی که اصول بازیگری و هنرمند بودن را به ما آموختند و من تصمیم گرفتم این تربیت صحیح را به نسل امروز منتقل کنم، هرچند از روز اول با خودم عهد کردم اگر خروجی مناسبی نداشتم برای همیشه این کار را رها کنم. حالا خوشحالم که خروجی این آموزشها تربیت امثال ترانه علیدوستی، مهتاب کرامتی، حبیب رضایی و... است، آن روزها که ما کار را آغاز کردیم مراکز دانشگاهی ما پاسخگوی خیل علاقمندان به بازیگری نبود و خُب برنامههای آموزشی ما جنبه عملی و کاربردی بیشتری دارد و تاکید بر تئوری نیست. آموزشهایی که علاقمندان را پخته و آماده ورود به دنیای بازیگری می کند.

درگیر بازی در یک مجموعه تلویزیونی هستید، پیشبینی می کنید در هیاهوی این روزها و سرعت بالای ساخت مجموعه‌های تلویزیونی که البته به آن اشاره کردید مجموعه موفقی باشد؟

به هرحال پروسه تولید تغییر کرده و این امری اجتناب ناپذیر است، اما آنچه که تا الان به ما گفتهاند این مجموعه برای ماه رمضان سال آینده پخش می شود و ما بدون استرسهای معمول، فرصت کافی برای کار داریم. نکته بعدی همکاری مجدد با محمدمهدی عسگرپور است که دوست بسیار عزیزی برای من و کارگردان فهیمی است. تجربههای همکاری خوبی با او دارم که غالبا هم موفق بوده و امیدوارم این کار هم پایانی خوش داشته باشد. بازی برای مخاطب میلیونی تلویزیون هم دشوار است و هم شیرین. بخش مهمی از تجربههای شیرین و خاطره انگیز من در صداوسیما رقم خورده و امیدورم مدیران فعلی تلویزیون شرایط بازگشت فیلمسازان متبحر وهنرمندان قدیمی را فراهم کنند و اتفاقات خوبی رقم بخورد.

دهه شصت و اوایل دهه هفتاد شما از جمله بازیگران پرکار سینما بودید و فیلمهای درخور اعتنایی را در کارنامه بازیگری خود دارید؛ حالا اما سالهاست که حضور شما در سینما کمرنگ شده، چرا علاقمندان به امین تارخ کمتر او را بر پرده سینما ملاقات می کنند؟

من تا هفت، هشت سال پیش کار سینمایی داشتم، کارهای تلویزیونی را هم که زیاد داشته‌ام، مدتهاست نقشی که مرا درگیر خود کند پیشنهاد نشده؛ خُب با عبور از سالهای جوانی نیازهای انسان هم دستخوش تغییر می شود مثلا در سن ما یکجور تعالی و ماندگاری جای دیده شدن را می گیرد، سن آدم که بالا می‌رود، سختگیرتر می‌شود. در جایی گفتم که بعد از چند دهه بازیگری توقع اینکه در این سن نقشی با توجه به روحیات، اثرگذاری، شخصیت و توان حرفهای من و همنسلان من نوشته شود، توقع بیجایی نیست و متاسفانه در سینمای ما این اتفاق نمی افتد. به هر حال سینما را دوست دارم و اگر نقش دندان گیری باشد قبول می کنم.

سال‌های قبل حضور پررنگ شما در سریالهای مناسبتی موجب شده بود که برخیها در انتقاداتشان افتادن در وادی تکرار و پذیرش نقشهای کلیشهای را در مورد شما مطرح کنند، آیا همین نظرات باعث نشد که از حضور در این مجموعهها فاصله بگیرید؟ 

نه! ارتباطی نداشت، همین حالا هم با این نظرات موافق نیستم چون نقشها فرق داشت و کلیشهای در کار نبود. در تمام کارهای دراماتیک برخورد خوبی و بدی هست؛ هیچ وقت همه خوب یا بد نیستند و این نگاه درستی نیست که از طرح تباهی و بدی اِبا داشته باشیم چون واقعیت به ما می گوید این دو پدیده در جامعه وجود دارد. چه بخواهیم و چه نخواهیم همه کارهای نمایشی این خاصیت را دارند.

*مصاحبه‌کننده: غزل نهانی برای وبسایت آی‌فیلم (مهرماه ۱۳۹۶)

نظر شما
ارسال نظر
اعظم السادات موسوی

استاد تارخ عالی هستن ممنون از آی فیلم برای این مصاحبه لطفا با ایشون گفت و گوی تصویری بگیرین ما از ایشون خاطرات خیلی خوبی داریم